اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشکسر

نویسه گردانی: ḴŠKSR
خشکسر.[ خ ُ س َ ] (اِخ ) دهی از ده های ساری به مازندران . (از مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 122).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
خشک سر. [ خ ُ س َ ] (ص مرکب ) دیوانه . سودائی مزاج . تندخوی که آن را کله خشک نیز گویند. (از انجمن آرای ناصری ) (از ناظم الاطباء) (از برهان قا...
متعصب، تندخوی، تند مزاج، هوادار بی‌ منطق، کله خشک، ستیهنده
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.