اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خط سیاه

نویسه گردانی: ḴṬ SYAH
خط سیاه . [ خ َطْ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط شب . خط ازرق . خط سبز. خط چهارم از هفت خط جام جم را گویند. (از ناظم الاطباء) :
بجام عشق تو می تا خط سیاه دهند
منم که سر بخط آن خط سیاه نهم .

خاقانی .


|| عالم غیب بنزد صوفیان . (یادداشت بخط مؤلف ). || خط سبز نورسته را گویند. (آنندراج ) :
نرسته زآن خط گلگون خط سیاه هنوز
نخورده خسرو حسنت غم سپاه هنوز.

تأثیر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.