اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خط شعاع

نویسه گردانی: ḴṬ ŠʽAʽ
خط شعاع . [ خ َطْ طِ ش ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خطوطی که بر گرد آفتاب مرئی می شوند ۞ . (آنندراج ) :
خورشید روبروی تو شد در خط شعاع
انگشت در ندامت این کار می گزد.

عالی (از آنندراج ).


نازم به آفتاب جمالت که پرتوش
خط شعاع ساخته موی کلاه را.

ملا رونقی همدانی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.