اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خفاف

نویسه گردانی: ḴFAF
خفاف . [ خ ِ ] (اِخ ) ابن ندبه یکی از شعرا و فُرسان عرب است . (یادداشت بخط مؤلف ). در منتهی الارب آمده : وی صحابی بوده و صاحب تاریخ گزیده می گوید: خفاف بن ندبه بمادر منسوب است . پدرش عمیربن حارث شاعر است و تا زمان عمر خطاب در حیات بود. (تاریخ گزیده چ نوائی ص 225). رجوع به اعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 293 چ 1 و تاریخ الخلفاء ص 58 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خفاف . [ خ َف ْ فا ] (ع ص ) کفشگر. (ناظم الاطباء). || موزه دوز. (دهار) (یادداشت بخط مؤلف ) (ملخص اللغات حسن خطیب ). || کفش فروش . (ناظم ال...
خفاف . [ خ ِ ] (ع ص ) سبک . مقابل ثقال .(یادداشت بخط مؤلف ). ج ِ خفیف . سبکان : انفروا خفافاً و ثقالا و جاهدوا باموالکم و انفسکم فی سبیل اﷲ ...
خفاف . [ خ َ ف فا] (اِخ ) یکی از شعرای باستانی است و شعر او در لغت نامه ٔ اسدی به شاهد آمده است . (یادداشت بخط مؤلف ).
خفاف . [ خ ُ ] (اِخ ) ابن عمیر شاعر. رجوع به خفاف بن ندبه در این لغت نامه شود.
خفاف ذفاف . [ خ ُ ذُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تر و چسبان . (یادداشت بخط مؤلف ).
حسین خفاف . [ ح ُ س َن ِ خ َف ْ فا ] (اِخ ) ابن ابوالعلاء. او و دو برادرش علی و عبدالحمید از امام صادق روایت دارند و خود او کتابی بنام «اصل »...
ابوبکر خفاف . [ اَ بو ب َ رِ خ َف ْ فا ] (اِخ ) ابوبکربن یحیی بن عبداﷲ خفاف مالقی نحوی . شاگرد شلوبین . شارح کتاب سیبویه و ایضاح فارسی و لمع ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.