اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خمس

نویسه گردانی: ḴMS
خمس . [ خ ِ ] (ع اِ) نوعی از آب دادن شتر؛ یعنی سه روز شتران را چرانیدن و روز چهارم آب دادن . || نوعی از برد. || تب نوبه ای که یک روز آید و سه روز نیاید؛ یعنی زمان فتره ٔ آن سه روز باشد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
- تب خمس ؛ تب نائبه ای که به هر پنج روز یکبار آید؛ یعنی یک روزی آید و سه روزی نمی آیدو روز پنجم بازمی گردد. (یادداشت بخط مؤلف ).
- حمی الخمس ؛ تب خمس . رجوع به تب خمس شود.
- فلاة خمس ؛ دشتی که آبش چنان دور بوده که جهت ستوران آب یافتن روز چهارم باشد روزی که از آن آب نوشیده اند. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
خمص . [ خ َ م َ ] (ع مص ) بلند گردیدن کف پا از زمین و بزمین نرسیدن . || خَمْص . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.