اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خموش شدن

نویسه گردانی: ḴMWŠ ŠDN
خموش شدن . [ خ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ساکت شدن . بیصدا شدن :
چو مردم سخنگوی باید بهوش
وگرنه شدن چون بهائم خموش .

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.