اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خنده زن

نویسه گردانی: ḴNDH ZN
خنده زن . [ خ َ دَ / دِ زَ ] (نف مرکب ) خنده کن . خنده کننده . (یادداشت بخط مؤلف ) :
حلق و لب قنینه بین سرفه کنان و خنده زن
خنده بهار عیش دان سرفه نوای صبحدم .

خاقانی .


هر که سخن نشنود از عیب پوش
خود شود اندر حق خود عیب کوش
گر که زند خنده بر او مرد و زن
او هم از آن خنده شود خنده زن .

امیرخسرو دهلوی .


|| مسخره کننده . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.