خوان 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴWAN 
    
							
    
								
        خوان . [ خ ُوْ وا ] (ع  اِ) ج ِ خائن . (منتهی  الارب ) (از تاج  العروس ) (از لسان العرب ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خان احمدحصاری . [ اَ م َ ح ِ ](اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  سجاس رود بخش  قیدار شهرستان  زنجان . این  ده  در 20 هزارگزی  شمال  باختری  قیدار و 2 هزارگز...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        تاج خان  افغان . [ ن ِ اَ ] (اِخ ) مؤلف  تاریخ  شاهی  آرد:... تاج خان  افغان  که  از جانب  سلطان  ابراهیم لودی  حاکم  چنار بود زنی  داشت  لادملک  نام...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        تاج خان  کرانی . [ ن ِ ک ؟ ] (اِخ ) مؤلف  تاریخ  شاهی  آرد: ... اسلام  شاه  بتاج خان  کرانی  که  از امرای  کبار او بود و حکومت  صوبه ٔ سنبل  داشت  فر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        تاج خان  لودی . [ ن ِ ] (اِخ ) از بزرگان  هند در عهد شیرشاه  در اکبرنامه  ج  1 ص 148 آمده : «... فرید پسر او (حسن بن  ابراهیم ) از زیاده  سری  و بدنها...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        پینددادان خان . (اِخ )  ۞  قصبه ای  است  در خطه ٔ پنجاب  از هندوستان  در ایالت  روال پندی  (راول پیندی )، در قضای  جلام  در 75 هزارگزی  جنوب  غربی  جل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قلی خان  کندی . [ ق ُ ک َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  مرحمت آباد بخش  میاندوآب  شهرستان  مراغه ، واقع در 2 هزارگزی  جنوب  میاندوآب  و 2هزارگزی  باخت...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ده  خان  محمد. [ دِه ْ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی  است  از بخش  میان کنگی  شهرستان  زابل . واقع در 6هزارگزی  جنوب  باختری  ده  دوست محمد. سکنه ٔ آن  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        صادق خان  زند. [ دِ ن ِ زَ ] (اِخ ) وی  برادر کوچک  کریم خان  است  و همواره  اطاعت  او میکرد. کریم خان  وی  را با سی هزار سوار و پیاده  مأمور فتح  بص...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        غازی الدین خان . [ یُدْ دی  ] (اِخ ) ملقب  و مشهور به  عمادالممالک ، از خانان  و امرای  هندی . رجوع  به  مجمل  التواریخ  گلستانه  چ  تهران  صص  95-97 ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ده  نواسداﷲ خان . [ دِه ْ ن َ اَ س َ دُل ْ لاه  ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  ترک  شهرستان  ملایر. واقع در 45هزارگزی  شمال  باختری  شهر ملایر. سکنه ٔ ...