اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوب رای

نویسه گردانی: ḴWB RʼY
خوب رای . (ص مرکب ) خوش رأی . نکورأی . نیکورأی :
چنان کرد گنجور کارآزمای
که فرموده شاهنشه خوب رای .

نظامی .


هزار آفرین بر زن خوب رای
که ما را بمردی شود رهنمای .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.