اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوب کار

نویسه گردانی: ḴWB KAR
خوب کار. (ص مرکب ) نکوکار. نیک کردار. نکورفتار :
همیشه تا نبود خوب کار چون بدکار
چنان کجا نبود نیکخواه چون بدخواه ...

فرخی .


آن خدای خوب کار بردبار
هدیه ها را می دهد در انتظار.

مولوی .


خوب کاران او چو کشت کنند
گاو در خرمن بهشت کنند.

اوحدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.