اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خودبخود

نویسه گردانی: ḴWDBḴWD
خودبخود. [ خوَدْ / خُدْ ب ِ خوَدْ / خُدْ ] (ق مرکب ) بی واسطه . بی علتی . بی عاملی . بی فاعلی . بی دخالت دیگری . (یادداشت مؤلف ). بمیل و اراده ٔ خود. بدون جهت و سبب و میل دیگری . (ناظم الاطباء) :
تویی آن مرغ کآتش آوردی
خودبخود قصد سوختن کردی .

خاقانی .


پس بکوشی و به آخر از کلال
خودبخود گوئی که العقل عقال .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.