اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوش بین

نویسه گردانی: ḴWŠ BYN
خوش بین . [ خوَش ْ / خُش ْ ] (نف مرکب ) ۞ آنکه همیشه به همه کار با نظر خوب نگرد. مقابل بدبین ۞ . آنکه وجهه ٔ خوب امری مورد توجه اوست . آنکه نظر خوش بقضیه و واقعه دارد. (یادداشت مؤلف ): مردی خوش بین با آدمی بدبین باده می پیمائیدند، چون شیشه به نصف رسید خوش بین بدبین را گفت نصف شیشه پر است و بدبین خوش بین را جواب داد آری نصف آن خالی است . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.