خوش خیالی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴWŠ ḴYALY 
    
							
    
								
        خوش خیالی . [ خوَش ْ / خُش ْ خ َ / خیا ] (حامص  مرکب ) عمل  خوش خیال . خوب دلی . مقابل  بدخیالی .  ||  غفلت  و بی پروایی  و بی فکری .  ||  سماجت : خوش خیالی  گرفته  فلانی ؛ دنه  گرفته  او را. دنگش  گرفته . (یادداشت  بخط مؤلف ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.