اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوشرنگ

نویسه گردانی: ḴWŠRNG
خوشرنگ . [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ] (ص مرکب ) هر چیز که دارای رنگ و رونق نیکو و مطبوعی باشد. (ناظم الاطباء) :
نخلستانی است خوب و خوشرنگ
در هم شده همچو بیشه ٔ تنگ .

نظامی .


بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.