اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خوض کردن

نویسه گردانی: ḴWḌ KRDN
خوض کردن . [ خ َ / خُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) تعمق کردن . غوررسی کردن :
ز آنکه پیوسته ست هر لوله بحوض
خوض کن در معنی این حرف خوض .

مولوی .


معاندان بحسد در حق وی خوضی کرده اند. (گلستان ).
- خوض کردن در سخن ؛ تعمق در معنی حرفی و کلامی کردن . رجوع به خوض شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.