اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خون جستن

نویسه گردانی: ḴWN JSTN
خون جستن . [ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) قصاص خواستن . (آنندراج ). طلب خون کردن . خونخواهی نمودن . (یادداشت بخط مؤلف ) :
جهان را عشق عالم سوز اگر بر یکدگر سوزد
که خون شبنم از خورشید عالمتاب می جوید.

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
جستن خون . [ ج َ ت َ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چون فواره ای بیرون شدن آن . (یادداشت مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.