اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خویشتن بین

نویسه گردانی: ḴWYŠTN BYN
خویشتن بین . [ خوی / خی ت َ ] (نف مرکب ) کسی که خود را بزرگ و مهم داند. (از ناظم الاطباء). متکبر. مُعجِب . مُختال . فَخور. خودپسند. (یادداشت مؤلف ). خودبین :
خویشتن بین و بت پرست یکیست .

سنائی .


وانکس کو نیست خویشتن بین
معصوم خدای بین شمارش .

خاقانی .


مبین درآینه ٔ چین ای بت چین
که باشد خویشتن بین خویشتن بین .

نظامی .


بزرگان نکردند در خود نگاه
خدابینی ازخویشتن بین مخواه .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.