اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خیره نگر

نویسه گردانی: ḴYRH NGR
خیره نگر. [ رَ / رِ ن ِ گ َ ] (نف مرکب ) بدنگر. دقیق نگر. نظرزن . (یادداشت مؤلف ) :
گر باخبرستی ز پی روی تو هر شب
غیرت بر می بر فلک خیره نگربر.

سنائی .


گفتا چو منی را چه دهی دیده ٔ خیره
نفرین بچنین طیره گر خیره نگربر.

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.