اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داد داشتن

نویسه گردانی: DʼD DʼŠTN
داد داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) عدل و انصاف داشتن :
گفت چون ندهی بدان سگ نان و زاد
گفت تا این حد ندارم مهر و داد.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.