گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دارین نویسه گردانی: DʼRYN دارین . (اِخ ) ربض دارین در شهر حلب بر دروازه ٔ انطاکیه قرار دارد. (معجم البلدان ). رجوع به ربض الدارین ۞ شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی دارین دارین . (اِخ ) دهی از دهستان خواشید. بخش ششتمدشهرستان سبزوار که در 32 هزارگزی باختر ششتمد و 6هزارگزی باختر راه شوسه سبزوار به کاشمر واقع است... دارین دارین . (اِخ ) اسکله ای است در بحرین که از هندوستان مشک به آنجا آورند و کسی را که اهل دارین باشد. «داری » میخوانند. (معجم البلدان ). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود