اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داغ بردن

نویسه گردانی: DʼḠ BRDN
داغ بردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) محو کردن اثر داغ . || قرین حرمان و دل سوختگی شدن :
بی تو داغ همنشینان زین گلستان میبرم
از سبکروحان چو بوی گل سفر پنهان خوش است .

دانش (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.