اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داغ رفتن

نویسه گردانی: DʼḠ RFTN
داغ رفتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) زایل شدن اثر داغ . داغ شستن . (آنندراج ). دور کردن داغ . مقابل داغ ماندن . (از آنندراج ) :
ساقی ز می کدورت دل کم نمیشود
بنشین که لاله داغ ز باران نمیرود.

کلیم .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.