اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دامن آلوده

نویسه گردانی: DʼMN ʼALWDH
دامن آلوده . [ م َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) که دامن آلوده دارد. که دامنش بچیزی چون خون یا پلیدی و نظایر آن آغشته شده . || تردامن . فاسق . فاجر. آلوده دامن . دامن آلود. دامن سیاه . مقابل خشک دامن و پاکدامن :
دامن آلوده اگر خود همه حکمت گوید
بسخن گفتن زیباش بدان به نشوند.

سعدی .


چرا دامن آلوده را حد زنم
چو خود را شناسم که تردامنم .

سعدی .


یکی زجر کردش که تبت یداک
مرو دامن آلوده در جای پاک .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.