اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دانه فشاندن

نویسه گردانی: DʼNH FŠANDN
دانه فشاندن . [ ن َ / ن ِ ف ِ دَ ] (مص مرکب ) پاشیدن دانه . پراکندن دانه . افشاندن دانه . ریختن دانه :
هر که دانه نفشاند بزمستان در خاک
ناامیدی بود از دخل بتابستانش .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.