گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داود نویسه گردانی: DʼWD داود. [ وو ] (اِ) ۞ داود باشا. ظاهراً نام نوعی غذا باشد که از گلوله های گوشت تهیگاه و پیاز و جعفری ترتیب کنند. (دزی ج 1 ص 430). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن علی بن داود. از معاصران مهدی خلیفه ٔ عباسی است و عم وی یعقوب بن داودوزارت خلیفه داشته است . (الوزراء و الکتاب ص 1... داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن علی بن داودبن خلف اصفهانی . مکنی به ابوسلیمان فقیه ورع صالح فاضل متوفی به سال 270 هَ . ق . و اول فقیهی است که... داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن علی بن رئیس الرؤساء حمامی . محدث است . داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن عباس العباسی . عم سفاح خلیفه ٔ عباسی . مردی فصیح و خطیب و از بزرگان نهضت ضد خلفای اموی است . و پس ... داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن علیک بن علی رومی حنفی . متوفی به سال 715 هَ . ق . او راست : شرح بر طریقة فی الخلاف و الجدل از محمدبن محمد غمدی . داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن علیه کندی . مکنی به ابوجعفر. تابعی است و محدث و شاذان ازو روایت کند. داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عمران اشعری . صاحب کوشکی بوده است در حدود قم : حد دوم قم از ناحیت ری تا جوسق داودبن عمران اشعری بدو فرسخ از دیر ... داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عمربن ابراهیم الشاذلی الاسکندری از ائمه ٔ راسخین است . و بر مذهب مالک تفقه کرد و فنون بسیار حاصل آمدش . تصانیف بسی... داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عمر (شیخ حکیم ). متوفی بمکه به سال 1006 هَ . ق . او راست : لطائف المنهاج در طب . داود داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عمر محدث است و از عبدالجباربن الورد روایت دارد. (تاریخ الخلفاء ص 39). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۲۵ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. حسین مسلمی ۱۳۸۹/۱۰/۱۹ 0 3 با سلام و خسته نباشید آیا در دستور نگارش فارسی نگارش کلمه داود صحیح است یا داوود بهنام ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 0 4 در زبان عربی "داود" اما در فارسی "داوود"! در فارسی باید این نوع کلمات (که با اشباع تلفظ میشود) را با دو واو نوشت. یعنی "داوود" صورت فارسی معین شده و "داود" شکل عربی اون. کلماتی مثل "داوود"، "طاووس"، "چاووش"، "کاووس" و امثال که یکی به گونهی صامت و دیگری به گونهی مصوت بلند اما در مورد نوشتن واژهی "سیاوش" اگر با اشباع تلفظ نشود، درست است اگر بااشباع تلفظ شود، باید نوشت "سیاووش". برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود