اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داود

نویسه گردانی: DʼWD
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن ابی هند مکنی به ابی بکر مولای آل اعلم قسری محدث و تابعی است و از حفاظ بصریین و ثقات متقن و مسند او در اخبار از انس بن مالک است و هم از بزرگان تابعین روایت دارد همچون ابی عثمان نهدی و ابی العالیة و سعیدبن مسیب و حسن . در ایام منصور خلیفه ٔ عباسی به سال 139 هَ . ق . درگذشته است . (از صفةالصفوة ج 3 ص 221) (تاریخ الخلفاء ص 180) (المعرب جوالیقی ص 40). بگفته ٔ ابن الندیم در الفهرست او راتفسیری است بر قرآن کریم و حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده ویرا سرخسی داند و تواند بود که داود مذکور در کتاب وی دیگری باشد جز صاحب ترجمه ٔ حاضر. وی از قتاده و شعبی و ابی نصرة و عکرمة و شهربن حوشب و محمدبن ابوموسی روایت دارد و ابوشهاب عبداﷲبن نافع و بشربن مفضل ازو. (البیان و التبیین ج 1 ص 236) (المصاحف ص 60 و101 و 177) (عیون الانباء ج 2 ص 363 و 364) (تاریخ بیهقی ص 185) (النقود العربیة ص 15) (العقد الفرید ج 3 ص 82و ج 5 ص 29) (عیون الاخبار ج 1 ص 128 و ج 2 ص 25 و 198).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه
داوود. (اِخ ) (لوئی نیکلا) دوک درستد و پرنس اکموهل و مارشال فرانسه . متولد 1770 و متوفی به سال 1823 م . وی یکی از بهترین سرداران ناپلئون ...
دعود. [ دُ ] (ع اِ) ج ِ دَعد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دعد شود.
داود رحمانی (۱۳۲۴ – ۲۸ مهر ۱۴۰۰) معروف به حاج داود، نخستین رئیس زندان قزل‌حصار تهران بعد از انقلاب ۵۷ ایران بود. زندگی‌نامه[ویرایش] وی متولد سال ۱۳۲۴ ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
داوود هرمیداس باوند (زادهٔ ۱۹ آبان ۱۳۱۳ در سوادکوه – درگذشتهٔ ۲۱ آبان ۱۴۰۲) دیپلمات، استاد حقوق بین‌الملل و روابط بین‌الملل و رئیس هیئت رهبری و سخنگوی...
در افسانه‏ های عرب آمده است که چون مردی از بنی زهره 1 عاشق می‏شد، راز خود را پنهان می‏کرد و درد عشق را آن قدر در دل نگاه می‏داشت که او را از پای در می...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.