اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داود

نویسه گردانی: DʼWD
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن العباس نوشاری بلخی (امیر) به گفته سمعانی در الانساب و هم در اللباب فی تهذیب الانساب ذیل کلمه ٔ نوشاری ۞ ، نوشارنسبت است به قریه ای از قراء بلخ یا قصری در بلخ و این مرد امارت بلخ داشت و چون یعقوب آهنگ تسخیر آن شهر کرد بگریخت و بسمرقند رفت و پس از مراجعت یعقوب به بلخ بازآمد و قصر خویش نوشار را ویرانه یافت و این اشعار در تأسف بساخت و هفده روز پس از آن درگذشت :
هیهات یا داود لم تر مثلها
شریک فی وضع النهار نجوما
فکانما نوشار قاع صفصف
یدعوا صداه لجانبیه البوما
لا نفرحن بدعوة حولتها
و زوالها قد قارب الحلقوما.

(الانساب ورق 571 a) (اللباب ج 2 ص 243).


در تاریخ سیستان آمده است که : داودبن العباس بن هاشم بن ماهجور در ذی القعده ٔ 233 از دست طاهریان امارت بلخ یافت و قصری مزین به صور و تماثیل در مدت بیست سال در قریه نوشار که به ظاهر بلخ است بساخت و چون یعقوب لیث در 257 هجری بعزم تسخیر بلخ بدان صوب شد داود بگریخت چون یعقوب بازگشت او نیز به بلخ مراجعت کرد و از اندوه ویرانی قصر خود پس از هفده روز بمرد. (تاریخ سیستان ص 216) (زین الاخبار چ برلن ص 11).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
داود. [ وو ] (اِخ ) المطران یوسف . (1829 - 1890 میلادی ). رئیس اسقفان دمشق است . رجوع به یوسف داود... و رجوع به معجم المطبوعات العربیة ج 1 ...
داود. [ وو ] (اِخ ) محمد داودبن میرزا عبداﷲ از اجله ٔ سادات عالی درجات اصفهان بوده و «عشق » تخلص میکرده است . به سال 1065 هَ . ق . دراصفهان ...
داود. [ وو ] (اِخ ) ملک ناصربن ملک معظم شرف الدین عیسی بن ملک عادل ابوبکر سیف الدین محمدبن نجم الدین ایوب . وی پس از فوت ملک معظم پدرش...
داود. [ وو ] (اِخ ) (ملک ...) ظاهراً از حکام گرجستان بوده است بعهد غازان خان . (از تاریخ مبارک غازانی چ اروپا ص 117).
داود. [ وو ] (اِخ ) ملک زاهر ابوسلیمان مجیرالدین بن صلاح الدین ایوبی . دوازدهمین پسر سلطان صلاح الدین یوسف ایوبی کرد معروف است و از دیگر بر...
داود. [ وو ] (اِخ ) (میرزا...) از شاعران ایران و از خاندان شهزادگان صفوی است این بیت از اوست :از لعل لبت در تب و تابست دل مادر آتش یاقوت...
داود. [ وو ] (اِخ ) میمندی . ظاهراً از ندیمان سلطان مسعود غزنوی بوده است و بیهقی ضمن حکایتی از شراب خوردن مسعود به باغ پیروزی نام وی در...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
آل داود. [ ل ِ وو ] (اِخ ) فرزندان داود نبی ، سلیمان و اولاد او : اِعملوا آل داود شکراً... (قرآن 13/34). || تیره ای از چهارلنگ بختیاری از شعبه ...
ام داود. [ اُم ْ م ِ وو ] (ع اِ مرکب ) و عمل ...سلسله ای از روزه ها و نمازها و ادعیه و جز آن است که در ایام البیض رجب یا رجب و شعبان و رمضان...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.