اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داود

نویسه گردانی: DʼWD
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عمرالبصیر (شیخ ). مشهور به داود انطاکی یا ضریر انطاکی . یا داود ضریر. یا داود انطاکی اکمه . طبیب نزیل مصر از مشاهیر پزشکان و حکماست .950 هَ . ق . در انطاکیه زاده شد و علوم ریاضی و طبیعی و فن پزشکی و زبان یونانی را بیاموخت وآنگاه بسیاحت در نواحی شام پرداخت و از علماء آن سامان اخذ علوم متفرقه کرد و سپس بمصر رفت و آنجا اقامت گزید و بسبب طبابت و ابراز مهارت در علوم شتی شهرت فراوان کسب کرد. پس از چندی بر اثر دعوت شریف مکه حسن بن ابی نمی بدانجا رفت و آنجا از دو چشم نابینا شد اما از جهت ذکاء بسیار او را بینا (بصیر) لقب دادند.در فن طبابت تذکره ای بنام تذکره ٔ اولوالالباب فی الجامع للعجب العجاب دارد و نیز «البهجة والدرة المنتخبة ما صح من الادویة المجربة» تألیف کرده است و نیز قانون ابن سینا را بنظم کشیده و مختصر القانون از اوست . همچنین او راست : «رسالة فی الحمام » و «شرح قصیده ٔ ابن سینا فی النفس » و «غایة المرام فی علم الکلام » و «نزهة الاذهان فی اصلاح الابدان » و «زینة الطروس فی احکام العقول و النفوس » و «الفیة فی الطب » و «رسالة فی الهیئة» و «کفایة المحتاج فی علم العلاج » و «بغیة المحتاج » اشعاری نیز دارد. شیعی مذهب است و به سال 1000 یا 1005 یا 1008 بمکه درگذشته است . کتب ذیل را نیز از تألیفات او دانسته اند: استقصاءالعلل فی الطب یا استقصاءالعلل و مشافی الامراض و العلل . النزهة المبهجةفی تشحیذ الاذهان و تعدیل الامزجة. شرح ممزوج موسوم به الکحل النفیس لجلاء اعین الرئیس . رجوع به تاریخ علوم عقلی ص 12 و نامه ٔ دانشوران ج 6 ص 85 و عیون الاخبارج 2 ص 106 و الاعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 305 و ذیل الانطاکی در معجم المطبوعات العربیة و قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن موسی اودنی . کتابی راجع به فضائل قرآن نوشته است .
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن مهران بغدادی مکنی به ابوسلیمان . تابعی است .
داود.[ وو ] (اِخ ) ابن میکائیل سلجوقی جغری بیک . مکنی به ابوسلیمان برادر طغرل بیک مؤسس سلسله ٔ سلجوقیان است وبفرمان برادر حکومت خراسان دا...
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن نصر (یا نصیر) طائی کوفی مکنی به ابوسلیمان زاهد عابد محدث است و به سال 162 هَ . ق . درگذشته . رجوع به داود طائی شود.
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن ناصر اغبری موصلی معروف به طبیب الدولتین . او راست : نهایةالادراک و الاغراض من الاقرباذنیات (من القرابادینات ؟). این ...
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن نصیرالطائی . رجوع به داود طائی شود.
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن هبولةالسلیحی . وی بدست ابن قارب معاویةبن حجیر کشته شده است . (العقد الفرید ج 3 ص 323 و 356).
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن یحیی بن الیمان متوفی بسال 240 هَ . ق . (العقد الفرید ج 2 ص 95 و 96 و 262).
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن یزید (بنا بگفته ٔ ابن اثیر در الکامل ) یا ابن بشرمهلبی (بگفته ٔ تاریخ سیستان ) از بزرگان اوایل عهد عباسی است . در تاریخ...
داود. [ وو ] (اِخ )ابن یزید الاودی مکنی به ابویزید محدث و تابعی است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.