اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داود

نویسه گردانی: DʼWD
داود. [ وو ] (اِخ ) میمندی . ظاهراً از ندیمان سلطان مسعود غزنوی بوده است و بیهقی ضمن حکایتی از شراب خوردن مسعود به باغ پیروزی نام وی در عداد هم پیالگان شاه آورده است و گوید: ... بونعیم دوازده بخورد و بگریخت و داود میمندی مستان افتاد و... (تاریخ بیهقی چ دکتر فیاض ص 658).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
داود. [ وو ] (اِخ ) رجوع به رکن الدوله شود.
داود. (اِخ ) رجوع به شمس الدین ... شود.
داود. [ وو ] (اِخ ) رجوع به صلاح الدین داود شود.
داود. [ وو ] (اِخ ) رجوع به غیاث الدین شود.
داود. [ وو ] (اِخ ) میرشکار و از سرداران و کسان میرزا سلطان ابوسعید گورکانی است . (حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 4 ص 131).
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن اسد بصری مکنی به ابوالاحرص . از فقها و مؤلفان و متکلمان بزرگ اصحاب حدیث شیعه ٔ امامیه در قرن دوم هجری است و در ب...
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن ابی هند مکنی به ابی بکر مولای آل اعلم قسری محدث و تابعی است و از حفاظ بصریین و ثقات متقن و مسند او در اخبار از ان...
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن ابی هند مکنی به ابومحمد تابعی و محدث است .
داود.[ وو ] (اِخ ) البقایم (؟) مکنی به ابوهاشم . رجوع به ابوهاشم ... شود. (مؤلف در ذیل ابوهاشم وعده ٔ شرح داده است اما به ترجمه ٔ حال او ...
داود. [ وو] (اِخ ) ابن الحسین بن عقیل بن سعید الذهلی الباهلی البیهقی الخسروجردی . منشاء و مولد او خسروجرد بوده است 200 هَ . ق . شاگرد یحیی بن ی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲۵ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.