اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

داوود

نویسه گردانی: DʼWWD
داوود. (اِخ ) ۞ رجوع به داود شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن طهمان البیهقی . از فحول علماء و شعراء و کاتب نصربن سیار بوده است اما نهانی با یحیی بن زیدبن زین العابدین براه اخلاص...
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان محدث است . از خالدبن عبدالرحمن روایت کندو فضل بن موسی ازو. (سیره ٔ عمربن عبدالعزیز ص 38).
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان العطار. مکنی به ابوسلیمان . تابعی است .
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن عطاش الوراق . مکنی به ابومحمد محدث است و از احمدبن موسی بن اسحاق انصاری روایت دارد. (ذکر اخبار اصفها...
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عبداﷲ برادر عزیزبن عبداﷲ مرزبان و از یاران یعقوب لیث صفاری است و عزیز امیر شرط سیستان بود از طرف یعقوب و این داود ...
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عبداﷲالاودی مکنی به ابوالعلاء. تابعی است .
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حمید. لکلرک گوید موسی نوبختی و یوسف نوبختی برای او از کتب فارسی نقل و ترجمه میکرده اند.
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عبداﷲ حضرمی مکنی به ابومحمد. تابعی و محدث است .
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عبدالملک بن مروان . و عبدالملک خلیفه ٔ اموی است . (العقد الفرید ج 5 ص 184).
داود. [ وو ] (اِخ ) ابن عزالدین محمدبن روزبهان (خواجه امام الدین ). از شیوخ مملکت و بزرگان بلاد بود و قدمی راسخ در معرفت و قدری شامخ در و...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۲۵ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.