دبول
نویسه گردانی:
DBWL
دبول . [ دَ ] (اِ) رد کتان . (الفاظ الادویه ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
دبول . [ دُ ] (ع اِ)ج ِ دَبل . (منتهی الارب ). جدولها. رجوع به دبل شود.
دبول . [ دَ ] (ع اِ) سختی . (منتهی الارب ). بلا. || (ص ) زن فرزند مرده . (منتهی الارب ). زنی که فرزندش مرده باشد.
دبول . [ دُ ] (ع مص ) دبل . (منتهی الارب ). نیرو دادن زمین را به سرگین و مانند آن . || پیراستن هر چیز. || رسیدن حوادث و سختی : دبلته الدب...
دبول . [ ] (اِخ ) نام دهی از طسوج قاساق بوده است از توابع قم . (تاریخ قم ص 114).