دبه  و زنبیل . [ دَب ْ ب َ 
/ ب ِ وَ 
/وُ زَ ] (ترکیب  عطفی ، اِ مرکب ) ظاهراً مراد هزینه ٔ لوازم  و اسباب  خانه  یا خود وسائل  زندگی  است  مرادف  تقریبی  «کاسه  و کوزه » در تداول  امروزی  عامه  
: زنی  خواست  [فرخی ] هم  از موالی  خلف  و خرجش  بیشتر افتاد و دبه  و زنبیل  در افزود. (چهار مقاله  ص 
58). او رابخواب  دیدند گفتند خدای  با تو چه  کرد گفت  همه  نواخت و خلعت  و کرامت  و اکرام  بود ولکن  آنجا هیچکس  را آبروئی  نیست  الا کسانی  را که  ایشان  بار عیال  کشیده اند و تن  در رنج  دبه  و زنبیل  داده اند. (تذکرةالاولیاء عطار).  ||  کنایه  از دبر و قبل  است  
: عیب  ازین  بیش  نه  که  کم  بوده  است 
دخلم  از خرج  دبه  و زنبیل . 
انوری  (از آنندراج ).
یعنی  عجب  من  بیش  از این  نیست  که  مخنث  و دیوث  نیستم  و دخل  من  از خرج  کردن  و فروختن  قبل  و دبر بهم  رسیده . (آنندراج ).