در
نویسه گردانی:
DR
در. [ دُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عربستان شهرستان گلپایگان در 48هزارگزی جنوب خاوری گلپایگان کنار راه مالرو تکین به مادرشاه . جلگه و معتدل و دارای 860 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و لبنیات شغل اهالی زراعت و گله داری صنایع دستی زنان فرش بافی و راه آن مالروست معادن گچ و قیر دارد و مردم آن تابستان به ییلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
واژه های همانند
۴۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
آیه هایی که از یک موضوع با اختلاف ظاهری سخن گفته اند. مانند:
ــ سورهی سجده آیه 11ـ بگو فرشتهی مرگ که موکل بر شماست، شما را میمیراند.
ــ سورهی...
شادی در شادی
مانند:
هر گلی و سبزة را بر درخت و بر زمین رنگ در رنگ و "طراوت در طراوت" مضمر است (فیض کاشانی ، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شمارهٔ ۸۲)
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نگاه کنید به: تعارض در عهد عتیق و جدید در لغتنامه دهخدا
کشور ایران از جمله کشورهایی است که از منابع فراوان انرژی برخوردار است و بعد از سال ۱۹۱۳، همواره به عنوان یکی از صادر کنندههای اصلی نفت محسوب میشدها...
تیارت بازى. (تئاتر بازی). تیارت در آوردن. مسخره بازی. لودگی. ادا/نوا درآوردن، شکلک درآوردن. الم شنگه به پا کردن. معرکه گیری. پدر بزرگ خوش خلق: ببین ای...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
خاتون در کجاوه . [ دَ ک َ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) قسمی دُلمه که میان کدو را از تخم خالی کرده و با قیمه پلو بینبارند.