اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

در در تن

نویسه گردانی: DR DR TN
در در تن . [ دِ رِ دِ رِ ت َ ] (اِ) کلمه ای است که خنیاگران و نغمه سرایان در کار عمل خوانند، و آن نوعی از خواندن است که با طبول و ضرب باشد. و گویند اصل آن «درا در تن » است یعنی در تن درآ و داخل شو، و قصه ٔ آنرا چنین گویندکه بعد از آنکه جسد آدم صفی را حضرت باری عز اسمه بیافرید فرمان به روح دررسید که در آن داخل شود، روح از هیولی متوحش و مخوف بود. جبرئیل علیه السلام در اندرون روح درآمد و به آواز نیکو درادرتن درادرتن سراییدن گرفت ، روح را آن آواز خوش آمده داخل در جسم شد. ۞ (لغت محلی شوشتر - خطی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
خار در تن شدن . [ دَ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خار به تن انسان فرورفتن . خار در تن انسان نشستن . شوک . (دهار).
جان در تن کسی کردن . [ دَ ت َ ن ِ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از زندگانی دادن . (بهار عجم ) (آنندراج ) : میکند جان در تن امید لعل باده نوش ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.