اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

درست پیمان

نویسه گردانی: DRST PYMAN
درست پیمان . [ دُ رُ پ َ / پ ِ ] (ص مرکب ) استوار عهد. که پیمان و عهد محکم دارد. کسی که از عهد و پیمان خود نگاهداری می کند. (ناظم الاطباء). صادق الوعد. صادق الوعده :
شاه مسعود کاختر مسعود
در مرادش درست پیمان باد.

مسعودسعد.


با پشت و دل شکسته آمد
در خدمت تو درست پیمان .

خاقانی .


اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف حجره و گرمابه و گلستان باش .

حافظ.


من و شوخ درست پیمانی
که خم زلفش از شکن برگشت .

ظهوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.