اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

درون نشین

نویسه گردانی: DRWN NŠYN
درون نشین . [ دَ ن ِ ] (نف مرکب ) درون نشیننده . نشیننده در اندرون . گوشه نشین و خلوت گزین . (از آنندراج ). خلوت نشین و مجرد. (ناظم الاطباء) :
ای سرمه کش بلندبینان
در بازکن درون نشینان .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.