اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دریا

نویسه گردانی: DRYA
دریا. [ دَرْ ] (اِخ ) سومین از عماد شاهیان در برار که از حدود 936 تا 968 هَ . ق . سلطنت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام لین پول ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بر روی دریا پل بستن . [ ب َ ی ِ دَ پ ُ ب َ ت َ ](مص مرکب ) کنایه از امر محال کردن . چه دریا ترجمه ٔ بحر است و بستن پل بر آن متعذر بلکه محال...
دریع. [ دُ رَ ] (ع اِ مصغر) مصغر درع است به معنی زره ، برخلاف قیاس ، چه قیاس آن دریعة است بالهاء. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.