اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دز

نویسه گردانی: DZ
دز. [ دِ ] (اِخ ) دهی از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز. واقع در 19هزارگزی شمال غربی قلعه زراس و کنار راه مالرو بنه امیر لالی به هورین قلعه ، با 132 تن سکنه . راه آن مالرو و آب آن از چاه و قنات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
دزبهمن . [ دِ زِ ب َ م َ ] (اِخ ) در اردبیل بر سرکوه سیلان در غایت استحکام بوده و آن را رویین دز نیز می گفته اند. اکنون ویران دز است . (از آن...
دز ابرج . [ دِ زِ اَ رَ ] (اِخ ) کوهی است بالای ابرج که یک نیمه ٔ آن محکم است و یک نیمه محکم نیست چنانکه حصارتوان کردن و بستدن . اما بت...
دز ارژنگ . [ دِ زِ اَ ژَ ] (اِخ ) دریک فرسخی غالیه کوه درناحیه ٔ بختیاری چهارلنگ واقع و محل سکونت طایفه ٔ عیسی وند است . (ازجغرافیای سیاسی کی...
میمون دز. [ م َ دِ ] (اِخ ) یکی از قلاع معتبر اسماعیلیان که در ولایت رودبار (واقع در شمال قزوین ) نزدیک قلعه ٔ الموت واقع بوده و هلاکوخان مغو...
هامون دز. [ دِ ] (اِخ ) یکی از قلاع اسماعیلیان بود که خورشاه به امر هولاکو خراب کرد. (یادداشت مؤلف ).
رویین دز. [ دِ ] (اِخ ) یا رویین دژ. نام قلعه ای . (ناظم الاطباء). قلعه ای است از ولایت توران ، گویند ارجاسب والی آنجا دختران گشتاسب را گرفته ...
دز سلیمان . [ دِ زِ س ُ ل َ ] (اِخ )از قلاع غرب ایران است که در شرق شمس الدین عرب درباوی کهکیلویه می باشد. (از جغرافیای غرب ایران ص 129).
گرگیلی دز. [ گ ِ دِ ] (اِخ ) در آنندراج آمده :ببالای درند کولا براه آرم نام دژی است محکم در مازندران از ابنیه ٔ منوچهرشاه که طاقی بزرگ در...
دز اسدخان . [دِ زِ اَ س َ ] (اِخ ) اسم یکی از قلعه ها در ناحیه ٔ بختیاری است که باید بوسیله ٔ نردبان و پله های مخصوص به مدخل آن رسید. مساحت...
خروشان دز. [ خ ُ دِ ](اِخ ) نام رودیست بخوزستان . (یادداشت بخط مؤلف ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۴ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.