اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست آشنا

نویسه گردانی: DST ʼAŠNA
دست آشنا. [ دَ ] (ص مرکب ) کنایه از صاحب معامله . (آنندراج ). دانای کار و عامل و ماهر در کار. (ناظم الاطباء) :
شکوه را امشب بلب دست آشنا می خواستم
رنجش محجوب را دشمن حیا می خواستم .

شفائی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.