اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دستان سام

نویسه گردانی: DSTAN SAM
دستان سام . [ دَ ن ِ ] (اِخ ) دستان زند. دستان پسر سام ، چه دستان لقب زال پدر رستم بوده است :
تو پور گو پیلتن رستمی
ز دستان سامی و از نیرمی .

فردوسی .


ببیند یکی روی دستان سام
که بد پرورانیده اندر کنام .

فردوسی .


- پور دستان سام ؛ پسر زال یعنی رستم :
کدام است کاین را ندانم بنام
یکی گفت این پور دستان سام .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.