دشت
نویسه گردانی:
DŠT
دشت . [ دَ ](اِخ ) شهرکی است در میان کوهها بین اربل و تبریز، ویاقوت حموی گوید آنرا آبادان و پر خیر و برکت دیدم و اهالی آنجا همگی کُردند. (از معجم البلدان ) (از برگزیده ٔ مشترک یاقوت ، ترجمه ٔ محمدِ پروین گنابادی ).
واژه های همانند
۱۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
ناطور دشت (به انگلیسی: The Catcher in the Rye) نام یک رمان (۱۹۵۱) و مشهورترین اثر نویسنده آمریکایی جروم دیوید سالینجر است.
محتویات [نمایش]
خلاصه...
دشت وسیعی است بر فراز کوهی از سلسله جبال زاگرس که در شرق روستای خیرک از توابع شهرستان دشتستان واقع است. قشلاق و محل اتراق و چرای دامهای عشایر است.
مایق دشت . [ ی ِ دَ ] (اِخ ) قریه ای است از ناحیه ٔ استوا از نواحی نیشابور. (از معجم البلدان ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
جواهر دشت (به گیلکی: جؤردشت) از روستاهای ییلاقی شهرستان رودسر از توابع دهستان سیاهکلرود بخش چابکسر، واقع در استان گیلان است. جواهردشت در ارتفاع نسبی ۲...
دشت میان . [ دَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان خشابرطالشدولاب بخش رضوان ده شهرستان طوالش . سکنه ٔ آن 738تن . آب آن از رودخانه ٔ چاف رود. محصول آن...
دشت کولک . [ دَ ت ِ ل َ ] (اِخ ) نام محلی است نزدیک بخارا و بلخ و نسبت بدان دشت کولکی شود : زینهار که مولانا تاج الدین دشت کولکی را دریا...
دشت مادم . [ دَ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان فین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس . سکنه ٔ آن 209 تن . آب آن از چشمه .محصول آنجا خرما. (از فرهنگ جغر...
دشت مینو. [ دَ ت ِ ] (اِخ ) مینودشت . نام جدید حاجی لر، یکی از بخشهای گرگان است . رجوع به حاجی لر شود.