اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دشمن کش

نویسه گردانی: DŠMN KŠ
دشمن کش . [ دُ م َ ک ُ ] (نف مرکب ) کشنده ٔدشمن . دشمن کشنده . کشنده ٔ خصم . عدو کش :
وزآن پس چنین گفت با سرکشان
که ای نامداران و دشمن کشان .

فردوسی .


دو بهره ز گردان و گردنکشان
چه از گرزداران و دشمن کشان .

فردوسی .


ضُبارم ؛ مرد دلاور و توانای دشمن کش . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.