اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دفع فکندن

نویسه گردانی: DFʽ FKNDN
دفع فکندن . [ دَف َ / ف ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بتأخیر انداختن . تأخیرکردن : پس از این یزید بیعت بستد بهمه اطراف و این چند تن دفع فکندند و بیعت نکردند. (مجمل التواریخ ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.