اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دل گرداندن

نویسه گردانی: DL GRDʼNDN
دل گرداندن . [ دِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) تغییر رأی و عقیده دادن :
دل بگردان زود و گرد او مگرد
سر بکش زین بدنشان و دل بکن .

ناصرخسرو.


|| نومید کردن کسی را :
مرا اگرچه نبینی و رو بگردانی
دلم چگونه ازین آرزو بگردانی .

امیر شاهی سبزواری (از آنندراج ).


رجوع به این ترکیب ذیل گرداندن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.