اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دلوح

نویسه گردانی: DLWḤ
دلوح . [ دُ ] (ع مص ) راه رفتن به کوتاه گام با بار گران بر پشت . (از منتهی الارب ). گران بار رفتن . (المصادر زوزنی ). زیر بار گران رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). با قدمهای کوتاه راه رفتن شخص بسبب سنگینی بار. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
دلوح . [ دَ] (ع ص ) بسیارآب . گویند: سحاب دلوح ؛ یعنی ابر بسیارآب . ج ، دُلُح . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دلوه . [ دَ ] (ع ص ) ناقه ٔ تسلی یافته از مهر بچه و الفت آن . (منتهی الارب ). || ناقه که نه به ناقه ٔ مونس خود و نه به فرزند خود مهربانی ...
دلوه . [ دُ ] (ع مص ) مهربان نبودن ناقه بر فرزند و یا مونس خود. (از اقرب الموارد). || به معانی مصدر دله است . (از اقرب الموارد). رجوع به ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.