اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دوال کشیدن

نویسه گردانی: DWʼL KŠYDN
دوال کشیدن . [ دَ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) بستن به دوال . ریسمان پیچ کردن . طناب پیچ کردن :
کشیدش سراپای یکسر دوال
سپهبد برید آن سر بی همال .

فردوسی .


یکایک همان گرد کهتر به سال
ز سر تا بپایش کشیدی دوال .

فردوسی .


کشیدش سراپای یکسر دوال
بسان یکی مرغ بی پر و بال .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.