اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دود زدن

نویسه گردانی: DWD ZDN
دود زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) دود برآمدن . دود بیرون زدن . دود بیرون شدن چنانکه از لوله ٔ بخاری . || برآمدن فتیله ٔ چراغ و غیره تا آنجا که شعله با دود برآید: چراغ دود می زند. (یادداشت مؤلف ).
- دود بیرون زدن ؛ بیرون شدن دود. بیرون آمدن دود. برآمدن دود. بلند شدن دود. (یادداشت مؤلف ).
|| بوی دود گرفتن (طعام ). (از ناظم الاطباء). راه یافتن دود به درون دیگ و طعم و بوی آن گردانیدن . بوی دودگرفتن طعام . درآمدن دود در دیگ و رنگ و بوی غذا را بگردانیدن . دودزده شدن . (از یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.