اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دومة

نویسه گردانی: DWM
دومة. [ دَ م َ ] (ع اِ) زن مست . (ناظم الاطباء). || خایه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دومة. [ دَ م َ ] (اِخ ) زنی بوده است می فروش . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
دومة. [ دَ م َ / دو م َ ] (اِخ ) دومةالجندل . شهری نزدیک تبوک که در آن حصنی محکم بوده است . (ناظم الاطباء). رجوع به دومة الجندل شود.
دومة الجندل . [ دَ م َ تُل ْ ج َ دَ ] (اِخ ) دومة. دوماءالجندل . شهری نزدیک تبوک و امروزه آن را جوف می نامند و امر تحکیم به حکمیت ابوموسی اش...
دومه . [م َ ] (اِ) نام بازیی است مر اطفال را. (آنندراج ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.