گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دومین نویسه گردانی: DWMYN دومین . [ دُ وُ ] (ص نسبی ، اِ) دویمین . (ناظم الاطباء). دومی . که در مرتبه ٔ دوم قرار دارد. (یادداشت مؤلف ) : چندانکه نگه می کنم ای رشک پری بار دومین ز اولین خوبتری . سعدی .و رجوع به دوم و دومی شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی صبح دومین صبح دومین .[ ص ُ ح ِ دُ وُ / دُوْ وُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صبح دوم . صبح راست . صبح صادق . رجوع به صبح دوم شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود