دووم
نویسه گردانی:
DWWM
دووم . [ دُ / دَ ] (اِ) درخت مقل . (ناظم الاطباء). درختی است که مقل ازرق صمغ آن درخت است . (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به دوم شود.
واژه های همانند
۱۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
دوم . [ دُ وُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) دویم .(ناظم الاطباء). دویم که می نویسند خلاف قاعده است چراکه یاء در اخواتش هیچ جا نیست لیکن معهذا د...
دوم . [ دُ وُ ] (اِ) انگشت چهارم که انگشت بنصر باشد. || پشت . || (ص ) زیردست . (ناظم الاطباء).
دوم . [ دَ ] (ع اِ) ۞ درخت بوی جهودان . و به هندی کوکل است . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). خرمای هندی . (دهار) (ملخص اللغات ). به لغت ...
دوم . [ دَ ] (ع مص ) دوام . همیشگی . پیوستگی . پیوسته بودن . دایمی بودن . همواره بودن . (یادداشت مؤلف ). همیشه بودن . (ترجمان القرآن جرجانی ...
دوم . [ ] (اِخ ) اسم طایفه از ایلات کرد ایران است که تقریباً 200خانوار می شوند و بعضی تخته قاپو و زارع و قسمت دیگرچادرنشین هستند. (از جغرا...
[ شُ ، دُ ]؛ شو دوم (دوم بر وزن بوم) در زبان مارنی به صورت تحت اللفظی به معنای دام شب است که به نوعی از شکار مرغابی اطلاق می شود که در آن از دو چوب ب...
یک دوم . [ی َ / ی ِ دُ وُ / دُوْ وُ ] (اِ مرکب ) نصف . نیم . نیمه . از دو یکی . یک جزء از دو جزء. (یادداشت مؤلف ).
ارد دوم . [ اُ رُ دِ دُوْ وُ ] (اِخ ) پس از کشتن فرهادک ، نجبای پارت شخصی را اُرُد نام بر تخت نشانیدند. او از خانواده ٔ سلطنت بود از فرهادک در...
پل دوم . [ پ ُ ل ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) پاپ از1464 تا 1471م .
پی دوم . [ ی ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) ۞ (انئاس سیلویوس پیکولومی نی ) پاپ مسیحی از 1458 تا 1464 م . وی علیه دولت عثمانی تجهیز جنگ صلیبی کرد. عهد...